توسط سعید سرشار | 1395/08/30 | وب نوشته
به وردپرس خوش آمدید. این نخستین نوشته‌‌ی شماست. می‌توانید ویرایش یا پاکش کنید و پس از آن وبلاگ نویسی را آغاز کنید! چون به نوعی شروعی مجدد بود خواستم سبک و سیاقش هم متفاوت باشد، داستان از آنجا آغاز شد که مطلبی جالب یافتم و خواستم در وبلاگم آن را بازنشر کنم که دیدم ای...
توسط سعید سرشار | 1395/06/30 | وب نوشته
مسیرهای پیش رویم قطعا گام هایی استوار می‌طلبند و گزند خارهای مغیلان از آنچه تصور میکرده‌ام سوزناک ترند، اما تنها آینده‌ای که متصور شده‌ام مشوق من در ادامه این راه هستند. امروز اتفاقا با تعهدنامه کارآفرینی برخورد کردم و اگر می‌خواهید بدانید چیست می‌توانید به بیایید ما...
توسط سعید سرشار | 1395/04/26 | یادداشت
داستان کهنه و تکراری است، گویی به سرنوشت ما گره خورده است که هر بار نوشدارو پس از مرگ سهراب برسد و گویی قصد عبرت گرفتن نداریم، معلم دهر دگر خودش هم طاقت از کف داده که مگر می‌شود که از چنین پیشینه‌ی دور و درازی همچنان عبرت نگرفت؟! خبر کوتاه بود اما تکان دهنده، دو نفر...
توسط سعید سرشار | 1395/01/28 | یادداشت
امروزه خیلی چیزها دیگر جزو بدیهیات محسوب می‌شوند، مثلا لازم نیست به کسی توضیح دهید که خیار سبز است، هر چند شاید در روزگار گذشته همین مسائل کوچک نه تنها بدیهی نبوده بلکه جزو عجایب هم محسوب می‌شده، مثلا الان گرد بودن زمین چیز شگفت آوری برای کسی محسوب نمی‌شود ( هرچند که...
توسط سعید سرشار | 1394/10/22 | وب نوشته
در حاشیه شاید نچسب‌ترین اسم برای جدیدترین مجموعه در حال پخش از صداوسیما به کارگردانی مهران مدیری باشد، گاهی لازم است تنها به خود زحمت فشردن یک کلید را بدهی تا از شر یک سوهان روح خلاصی یابی ولی بعضی مواقع خلاصی از آن وجود ندارد، به خودت شک میکنی و می‌گویی نکند من غیر...
