در حاشیه شاید نچسبترین اسم برای جدیدترین مجموعه در حال پخش از صداوسیما به کارگردانی مهران مدیری باشد، گاهی لازم است تنها به خود زحمت فشردن یک کلید را بدهی تا از شر یک سوهان روح خلاصی یابی ولی بعضی مواقع خلاصی از آن وجود ندارد، به خودت شک میکنی و میگویی نکند من غیر عادیام، دارم خواب میبینم یا از این جور داستانها؛ در حاشیه را اگر یک دانشجوی ترم آخر کارگردانی ساخته بود، میشد به او امیدوار بود، چون جای پیشرفت وجود داشت و تمامی نقدهای وارده بر آن را به واسطه بیتجربه بودن کارگردان کمرنگتر میگشت، اما هنرمند را به واسطه آثارش میشناسند، شخصی که کارگردانی مجموعه شب های برره که به حق نقدهای تند و کوبنده بر بدنه اجتماعی و سیاسی کشور وارد میکرد و ضمن آوردن خنده بر لب مخاطب، زشتیهای جامعهاش را بی پروا بر وی نمایان میساخت یا نیمه اول قهوه تلخ که به حق با بیپروایی از عالی رتبهترین مقامات تا مردم کوچه و خیابان را به سخره میکشید، را در کارنامه هنری خود دارد، در حاشیه نه تنها شکستی بزرگ بلکه نقطه قطع امید از اوست!
اما این زوال و افت کیفیت شاخص از نیمه دوم قهوه تلخ آغاز شد، آنجا که کیفیت فدای کمیت گشت و بی هیچ واهمهای از نابودی اثر بی جهت کش دادن سناریو آغاز شد و چون راه از چاه گم گشت بنا به عادت، صحرای کربلا مقصد شد. ناتمام گذاشتن قهوه تلخ در همان وضعیت نابسامان آغاز دوران تازهای بود که طناز محبوب به ایده های خود بپردازد، گویی پا نهادن در شبکه خانگی و حمایت مردمی که از قهوه تلخ شد بسیار شیرین بود و از طرفی دیگر بندهای اسارت سازمان با نگرش های یک جانبه برداشته شده و ابر و باد و مه و خورشید فلک دست به دست هم دادند تا ایدههای ناتمام اجرایی گردند، کیفیت به شدت رو به افول گشت، شاخصترین شباهت تمام این کارها ضعف فیلمنامه بود، گویی جناب مدیری فراموش کردند فیلم خوب علاوه بر کارگردان، فیلمنامه نویس هم میخواهد، عجیبترین ویژگی هم کپی کاری بود، بخشی از دیالوگها و داستانهای مجموعه های جدید نه از آثار دیگران بلکه از آثار قبلی خود او گزینش شده بود، گویی میخواستند از تجربه های موفق قبلی استفاده کنند. تعداد آثار هم به طرز عجیبی باورنکردنی است، گویی در این مدت صبح تا شب مشغول نوشتن و ضبط بودند، هنوز کاری تمام نشده کاری دیگر عرضه می شد.
اما برسیم به مجموعه در حاشیه، فصل اول آن به مراتب بهتر از فصل دوم بود، چرا که حداقل حرفی برای زدن داشت، ضربه آن به کاخ پوشالی ساخته شده توسط شماری از پزشکان که چوب حراج بر شرافت جامعه پزشکی زده و دامان بزرگواران این رشته را نیز همچون خویش نجس و ناپاک میساخت بسی کاری بود، چرا که اگر صرفا یک شوخی بدون اندیشه بود اعتراضی به آن نمیشد، به هر حال در حاشیه یک با وجود کمی و کاستی بدل به نقطه عطفی گشت تا ثابت کند دوران اوج طنزپرداز کهنه کار بازگشته است ولی افسوس که در حاشیه 2 آن کورسوی امید را خاموش ساخت.
لوکیشن سریال به طرز عجیبی با بیدقتی ساخته شد، بیشتر شبیه یک کار فانتزی است و هر دم گمان میکنی که می خواهد به اتاق فرمان برود و نشان دهد که این جماعت موش آزمایشگاهی هستند، لباسهای زندانیان شبیه لباس کار های یک شرکت ورشکسته است که به عاریت گرفته شدند، و عوامل تصویربرداری کمر همت بستهاند تا این نابسامانی را هر چه بیشتر به نمایش بکشند، شروع صحنه از نمایش سقف سوله آغاز می شود و خیلی رمانتیکوار دوربین را به جانب پایین می آورند، چند بار به چشم تکرار این حرکت را در صحنههای مختلف دیدم و یقین پیدا کردم خطای انسانی نیست، همه چیز به بیسلیقهترین وجه ممکن انتخاب گشته است چنان که پنداری از قصد چنین کردند، اما مهمترین مشکل در حاشیه این موارد نیست بلکه مهمترین مشکل فیلمنامه ضعیف است! اثر عاری از محتواست، نه میخنداند نه میگریاند، حتی حرف حسابی هم برای زدن ندارد، مهمترین نقطه قوت در حاشیه 1 نقدش بود، آنرا هم از در حاشیه 2 گرفتند، خب دیگر برایش چه میمانند؟ براستی در حاشیه 2 چه چیز را نقد میکند؟
شاید آن چیزی که امروز کار را به اینجا کشانده است نظرات ساده انگارانه و دوستی های خاله خرسه انسانهای خوش خیال باشد، سیامک انصاری چند روز پیش توییتی با این مضمون داشت که در حاشیه 2 به روی آنتن میرود و فردی در پاسخ گفته بود خیلی عالی است، او هم گفت اول ببینید بعد، به راستی با چنین نظراتی چطور میتوانیم نقاط ضعف خویش را دریابیم؟
میتوان به مجموعه نظرات حکیمانه ناقدان کارکشته در اینستاگرام مهران مدیری اشاره کرد که چند نمونه از آنها به این مضمون است:
مگه میشه کارهای مهران مدیری بد باشد؟
ما دسترسی به تلویزیون نداریم که ببینیم ولی عالی است!!
کارهای سلطان عالیست
استاد شما نابغهاید مگر میشود بد باشد
یه دونهاید
در حاشیه یکی از یکی بهتر
یکی(مذکر) آمده به دیگری(مونث) گفته: عجقم چرا اینقدر نقد تند میکنی، خوبه که، بوس بوس
دیگری هم تربیت خانوادگی اش را به رخ کشیده و به زمین و زمان فحش های ناموسی داده
واقعا با یک چنین نظراتی به کجا میتوان رفت؟!
به نظرم در حاشیه 2 را ساختهاند که فقط یک چیزی ساخته باشند!
بعضیها می گویند اولش است و بهتر می شود، مگر کلا قرار است چند قسمت باشد؟! نزدیک به ده قسمت آن رفته و می توان گفت هیچ! مگر جعفری جوزانی در کمتر از دو ساعت در ایران برگر کل جامعه را به باد انتقاد نکشید و سیلی محکم بر گوشمان نزد که چشم باز کنید و حال خویش بنگرید؟ این همه قسمت کم است تا پی ببری که با خشت کج اول هیچ بنای راستی بالا نمیرود؟!
توانمندی بازیگران این مجموعه به خصوص سیامک انصاری به سخره گرفته شده است و اگر سازنده آن هر کس دیگری بود، شانه بالا میانداختم و شبکه را عوض می کردم و مطمئن بودم که ارزش آن را نداشت تا وقتی بگذارم و درباره آن بنویسم و از آن مهمتر که حتی ارزش نداشت کسی آن را بخواند، اما به خاطر علاقه ای که از کودکی به آقای مدیری و کارهایش داشتم بر من سخت آمد تا شاهد این دوران از فعالیت هنری او باشم.
22 دی 1394
0 نظر